Z 2KHTAR

دختر: بدون استرس، خیلی آروم کتاب رو باز میکنه و با خودش میگه نتونستم قبول شم خب فدای سرم، فوقش قبول نشم، نه میخوام برم سربازی نه نگرانم که نتونم وارد بازار کار شم ، فوقش میشینم تو خونه و خونه داری میکنم دیگه،   نه استرس داره نه ترسی از بیکار موندن،   20 صفحه ای میخونه چون با خیال راحت خونده همون 20صفحه راحت میره تو مخش، زنگ میزنه به دوستش بابائه رو هم تیغ میزنه میره خوش گذرونی، چند روز بعد 20 صفحه از یه کتابی دیگه و... خلاصه سر جلسه هم باز بدون فکر، ترس، و استرس امتحانشو میده و قبول میشه...

حالا ما پسرا: تا کتاب رو میبینیم یاد خیلی از بدبختیامون میفتیم( نکنه قبول نشم، وای اگه قبول نشم باید برم سربازی، بعدش چی؟؟؟؟؟؟؟ ووواااااایی با بیکاری چیکار کنم؟؟) خلاصه کتاب رو بازمیکنیم با استرس ونگرانی میشینییییییییییییم چند دور کتابا رو دوره میکنیم، با استرس و نگرانی که داریم خوب کتابه رو نمیفهمیم، هر دور که میخونیم واسمون تازگی داره،،(البته اینو هم بگم ما هم میریم دنبال خوش گذرونی) میریم سر جلسه: خدایا این سوالا تو کتاب ما بود؟؟؟؟ ای بابا حالا چیکارکنم؟؟  با استرس امتحانمون رو افتض میدیم و بلند میشیم میریم...  

حالا اینا هیچ، اعصابت خورد میشه اعلام میکنن: دخترا بیشتراز پسرا قبولی داشتن، دخترا درسخونن ولی پسرا نه.

نوشته شده در شنبه 16 دی 1391برچسب:تفاوت,دختر,پسر,درس,دانشگاه,,ساعت 3:34 توسط MOJTABA| |

تا حالا به رفتار های دخترا تو سنین مختلف توجه کردین؟؟ 

مثلا وقتی که به شوخی یا جدی حرف از ازدواجشون میزنن

سن5تا11 سالگی: چنان خشمگین میشه و به طرف بنده ی خدا حمله ور میشه و میزنه تو سر طرف   که یارو پشیمون میشه از شوخی که کرده.

سن12تا17سالگی: با یه لبخند ملیح به حرفات گوش میکنه.

18تا24 سالگی: به شوخی شرطاشو میگه و بدش نمیاد بحث ادامه پیدا کنه.

25تا32 سالگی: تا حرف شوهر واسش میزنن: با خوشحالی  میگه: ها؟؟ کیه؟؟ چند سالشه؟؟ چیکاره است؟؟

33به بالا: با خودش میگه: امیدی به بنده نیست، خدایا خودت...  

نظر یادت نره...

نوشته شده در شنبه 16 دی 1398برچسب:رفتار,ازدواج,طنز,دختر,ساعت 2:59 توسط MOJTABA| |


Power By: LoxBlog.Com